سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2741799

  بازدید امروز : 343

  بازدید دیروز : 141

وبلاگ موسسه رستگان www.mrastegan.ir

 
بدترین دانش آن است که هدایتت را تباه کند . [امام علی علیه السلام]
 
تهیه کننده: سید مصطفی علم خواه ::: یکشنبه 90/11/9::: ساعت 1:56 عصر

آیا روایاتی درباره رنگ لباس داریم؟ چه رنگهایی مستحب و چه رنگ هایی مکروهند؟

در پاسخ به مطالبی در این باره توجه کنید :
1. موضوع مطرح شده در این بحث مربوط به روانشناسی رنگها است و در منابع روایی نیامده است .
2. در مورد رنگ لباس در روایات در چند حدیث از نبىّ اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمده :
جامه سپید بپوشید که پاکیزه‏ترین و نیکوترین جامه هاست[1] .
امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید :
امیرالمؤمنین علیه‏السلام اکثر اوقات جامه سپید مى‏پوشید[2] .
حفص مؤذن مى‏گوید :
حضرت صادق علیه‏السلام را در حرم پیامبر بین قبر و منبر دیدم که جامه‏اى زرد به رنگ بِهْ پوشیده بود و نماز مى‏خواند[3] .
در حدیث حسن از حضرت صادق علیه‏السلام نقل شده :
جامه سرخ تیره پوشیدن کراهت دارد ، مگر براى تازه داماد[4] .
ابوالعلا ـ که یکى از راویان حدیث است ـ مى‏گوید :
حضرت صادق علیه‏السلامرا در حال احرام دیدم که خود را با بُرد یمنى سبز پوشانده بود[5] .
رسول اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمود :
سیاه پوشیدن مکروه است ، مگر در سه چیز : کفش ، کلاه [ عمامه ] ، عبا[6] .
پی نوشت :
[1] ـ وسائل الشیعة : 5/26 ـ 27 ، باب 14 .
[2] ـ وسائل الشیعة : 5/27 ، باب 14 ، حدیث 5801 .
[3] ـ حلیة المتقین : 17 .
[4] ـ وسائل الشیعة : 5/29 ، باب 17 ، حدیث 5806 .
[5] ـ حلیة المتقین : 17 .
[6] ـ الکافى : 6/449 ، باب لبس للسواد ، حدیث 1 .
منبع:
http://erfan.ir
3. طبیعت، آمیخته و جلوهاى از رنگهاى بسیار متنوع و گوناگون اشیا و گیاهان و جانوران است که خداوند رحمان در اختیار انسان قرار داده و استفاده از این نعمتها را روا دانسته است.
به نظر مى رسد که اسلام در وهله اول در مورد بهره گیرى از تمامى رنگهاى طبیعى ـ حتى سیاه ـ نظر مثبت دارد و حکم به حرمت و یا کراهت استفاده از هیچ رنگى را صادر نکرده است، مگر در موارد ذیل:
1ـ اگر رنگى مخصوص و یا ترکیبى از دو یا چند رنگ به سبک و فرمى خاص، شعار و علامت دشمنان اسلام و یا گروهى از آنان ـ گرچه در مقطعى از زمان باشد ـ تا وقتى که آن رنگ و یا ترکیب مخصوص به عنوان ویژگى آن گروه است، استفاده از آن جایز نیست. براى مثال در روایتى مى بینیم که امام على ـ علیهالسلام ـ استفاده از پوشش سیاه را به این دلیل که لباس فرعون بوده، نهى فرموده است.
2ـ اگر کسى با استفاده از رنگ و یا ترکیب خاصى از رنگها و علامتها خود را انگشت نماى دیگران کند و به اصطلاح اقدام به پوشیدن لباس شهرت نماید، دچار عمل حرام شده و بایستى از آن دورى ورزد.
3ـ برخى از رنگها اثر روحى و روانى نامطلوبى بر انسان ـ گرچه در مقطع و یا مقاطع خاصى از زمان ـ و یا بر اعمال عبادى او مى گذارند که بشر ممکن است از فلسفه و حکمت آنها بى اطلاع باشد. براى نمونه استفاده از لباس سیاه در نماز و اعمال حج و عمره این گونه است. همچنین پوشیدن لباس زرد و زعفرانى، بلکه به طور کلى لباسهاى رنگى در نماز، خوشایند نیست و کراهت دارد.
4ـ رعایت شؤون اجتماعى اسلام و عرف مذهبى ایجاب مى کند که انسان از پوشیدن لباسهاى رنگینى که سَبُک و زننده محسوب مى شوند، اجتناب نماید و براى هر جایى پوشش خاصى داشته باشد و از هر نوع لباس زیبایى در انظار عمومى بهره نبرد.
در روایتى از امام صادق ـ علیهالسلام ـ خطاب به عبید بن زیاد آمده است:
«ایاک ان تزین الا فى احسن زىّ قومک»
«خود را تزیین مکن جز به مثابه و فرم کسانى که با آنان زندگى مى کنى.»
در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است:
«خیرُ لِباسِ کلِ زمان لباسُ اَهْلِهِ»
«بهترین پوشش در هر عصرى، لباس مردم همان زمان است.»
لازم به توضیح نیست که فرموده امام در صورتى است که فرهنگ و نحوه پوشش مردم متأثر از فرهنگ بیگانه و یا با بى توجهى به عرف اصیل آن جامعه نباشد; چون در آن صورت شامل گفته ایشان نمى شود.
علامه مامقانى در این زمینه گوید:
«آنچه از پارهاى از روایات استفاده مى شود، این است که بهترین و زیباترین لباس از لحاظ جنس و ویژگى، آن است که به سان لباسهایى که میان متدینین متعارف است، باشد. و شایسته ترین لباس هر دوره، پوشش مردم آن عصر است.»
بنابراین انسان متعهد باید از عرف زمان و مکانى که در آن زیست مى کند، پیروى کند و در کیفیت تزیین و رنگ لباسهاى خود با توجه به متعارف گام بردارد. از همین روست که در برخى از عرفها و حتى برخى از دورهها بعضى از لباسهاى رنگى، شایسته است، اما در جوامع و یا اعصار دیگر همان لباسها را سبک و دور از شأن یک مسلمان به شمار مى آورند. حتى مى بینیم در یک زمان و بین متدینین، استفاده از لباسى یا رنگى مخصوص را براى محیط خانه و یا محیط کار، مناسب مى دانند، اما براى خیابان و مجامع عمومى نه.
در روایتى در مورد مسأله اخیر از امام باقر ـ علیهالسلام ـ آمده است:
«کنا نلبس المعصفر فى البیت.»
«ما لباس زرد رنگ را در منزل مى پوشیم.»


پوشش زرد در روایات
در روایات اسلامى به استفاده از پوششهاى زرد توصیه و ترغیب و بهره گیرى از آنها بلامانع دانسته شده است. در روایتى امام باقر ـ علیهالسلام ـ فرموده است: «ما لباسهاى زرد رنگ و گلگون مى پوشیم.»
در حدیث دیگرى محمد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق ـ علیهماالسلام ـ نقل کرده که امام فرمود: «در پوشیدن لباس زرد اشکالى وجود ندارد.»
در حدیث دیگرى آمده که ابى الجارود گوید: «امام باقر ـ علیهالسلام ـ لباس زرد رنگ مى پوشید.»
در روایت دیگرى آمده که امام کاظم هنگامى که پدر گرامى اش در قید حیات بود، لباسى زرد رنگ به تن شریفاش داشت.
در برخى روایات استفاده از لباس زرد تنها در محل خانه مناسب دانسته شده است. امام باقر ـ علیهالسلام ـ در این باره فرموده است: «ما لباس زرد را در منزل مى پوشیم.»
البته در برخى از روایات مى بینیم که حتى اهل بیت عصمت هم در خارج از منزل از پوششهاى زرد رنگ استفاده مى کردهاند. زراره گوید: دیدم امام باقر ـ علیهالسلام ـ در حالى که جُبّه و عمامه و ردایى زرد رنگ بر تن داشت از منزل خارج شد.
همان گونه که از اهل بیت عصمت نقل شده، بهترین پوشش هر عصرى لباس مردم همان زمان است. اگر مى بینیم که اهل بیت عصمت هم از لباسهاى زرد بهره مى گرفته اند، شاید به این دلیل بوده که در آن عصر، عرف، چنین پوششى را دور از شأن افراد متشخص نمى دانسته است.
برخى از فقها استفاده از لباس زرد را در غیر عروسى، مکروه دانسته اند.
در مجموع مى توان نتیجه گرفت که استفاده از رنگ زرد دست کم در برخى از موارد مجاز بلکه ترغیب و به غیر از لباس، در مورد نعلین، رنگ زرد توصیه شده است.
در حدیثى آمده است که امام صادق ـ علیهالسلام ـ به یکى از اصحابش که نعلین سیاه پوشیده بود فرمود:
«تو را به نعلین سیاه چه کار! مگر نمى دانى که براى چشم زیان دارد و در مردانگى سستى ایجاد مى کند؟!»
در حدیث دیگرى حنان بن سدیر گوید: به محضر امام صادق ـ علیهالسلام ـ مشرف شدم. نعلینم سیاه رنگ بود. امام به محض دیدن آنها فرمود: حنان، تو را به نعلین سیاه چه کار! مگر نمى دانى که سه خصوصیت بد دارد: چشم را ضعیف و مردانگى را سست مى نماید و غمبار است؟! حنان پرسید: پس چه نعلینى بپوشم؟ امام ـ علیهالسلام ـ فرمود: نعلین زرد که سه ویژگى نیکو دارد: چشم را روشنى مى بخشد و اندوه را مى زداید و به مردانگى قوام مى بخشد و با این همه از جمله پوششهاى انبیاست.

پوشش قرمز در اسلام
از دیدگاه اسلام، استفاده از پوششهاى قرمز در اصل، اشکالى ندارد، مگر آن که عرف به دلیلى آن را ناپسند شمارد; مثلاً ـ چونان امروزه ـ استفاده از این رنگ را در لباسهاى رو در ملأ عام سبک یا زننده و تحریک آمیز انگارد. در این صورت حکم جواز به کراهت یا حرمت تغییر مى کند.
در حدیثى از امام صادق ـ علیهالسلام ـ به حکم اولیه و برخى از احکام ثانویه استفاده از پوششهاى قرمز و کلاً پوششها اشاره شده است.
ایشان فرموده اند: امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ فرمود:
«رسول خدا ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ مرا از پوشیدن لباسى که باعث انگشت نما شدن و شهرت در میان مردم باشد، نهى کرد. اما من نمى گویم که ایشان شما را از پوشیدن لباسى که قرمز سیر است، بازداشته است.»
چنان که ملاحظه مى شود، در استفاده از رنگ قرمز تقریباً قید و شرطى وجود ندارد، از این رو مى توان با توجه به این حدیث گفت که جز در مورد استثنا شده استفاده از رنگ قرمز براى مردان و زنان حتى در ملأ عام هم اشکالى ندارد. اما چون در روایات دیگر به همسویى و رعایت عرف تأکید گردیده و بهترین لباسها، لباسهاى اهل زمان بازگو شده، مشخص مى شود که در استفاده از رنگ قرمز، قیود عارضى باید در نظر گرفته شود.
در روایتى آمده که شخصى به نام حکم بن عقبه خدمت حضرت باقر ـ علیهالسلام ـ رسید و دید ایشان لباسى به رنگ سرخ تیره به تن شریفش دارد.
امام باقر ـ علیهالسلام ـ پرسید: نظرت درباره این لباس چیست؟ حکم گفت: درباره لباسى که شما پوشیدهاید، چه مى توانم بگویم، اما جوانان شوخ طبع وقتى چنین لباسى مى پوشند، بر آنان خرده مى گیریم. امام فرمود: چه کسى زینتهاى خداوند را حرام کرده است؟!
سپس فرمود: اما من به این علت آن را پوشیده ام که تازه دامادم.
در روایت دیگرى نظیر آن مى بینیم که وقتى یکى از اصحاب به نام مالک بن اعین به حضور امام باقر ـ علیهالسلام ـ شرفیاب شد، دید ایشان لباسى به رنگ سرخ تیره به تن شریفاش دارد. این منظره او را شگفت زده کرد و در پى آن لبخندى زد.
امام که متوجه او شد، فرمود: مى دانم براى چه مى خندى، براى این تنپوش مى خندى. ثقیفه مرا به پوشیدن آن مجبور ساخته و چون من به او علاقه مندم نمى خواستم ناراحتش کنم. مالک گوید: سپس امام فرمود: اما ما با آن نماز نمى خوانیم و شما نیز در تنپوش سرخ تیره نماز به جا نیاورید. 0
براساس خبرى، اصحاب پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ زنان خویش را از پوشیدن کفشهاى قرمز و حتى زرد باز مى داشتند; زیرا معتقد بودند که از زینتهاى آل فرعون است. اما در مجالس خصوصى و در بین خانواده ها نه تنها مردان که زنان و دختران هم مجازند از پوشش قرمز به تناسب حال خویش بهره بگیرند. شاید مؤید این نظر، روایتى باشد که در آن، حضرت باقر ـ علیهالسلام ـ فرمود: ما لباسهاى قرمز و زرد مى پوشیم.
این در حالى است که جمعى از فقها بهتر و شایسته تر دانسته اند که استفاده از هر نوع پوشش رنگى در نماز ترک گردد. و برخى استفاده از پوشش قرمز را در هر حالى جز زمان عروسى مکروه دانسته اند.
شیخ یوسف بحرانى در مورد جواز استفاده از لباسهاى رنگین از جمله رنگ قرمز با توجه به روایات و سیره ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ گفته است: پوشیدن لباسهایى که به رنگ قرمز سیر و زرد سیر و زعفرانى و کلاً رنگهاى تند است، در غیر نماز جایز است و تعدادى از روایتها اشاره دارد که ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ در مواردى که اظهار زینت پسندیده و مستحب است، چنین لباسهایى پوشیدهاند.
روایت مالک بن اعین بن این مطلب اشاره دارد. نیز تعدادى از این دست احادیث را کلینى در کتاب زینت و لباس کافى آورده است.

پوشش سبز
در اسلام از رنگ سبز تعریف و تمجید شده است. برخى از فقیهان در ترتیب درجه رنگ لباس از نظر خوبى گفته اند: بهترین رنگها در لباس، سفید و بعد از آن زرد و سپس سبز و بعد از آن سرخ ملایم و کبود و عدسى است. امّا سرخ تیره مکروه است ـ به ویژه ـ در نماز و پوشیدن لباس سیاه کراهت شدید دارد.
در خبرى آمده است که رسول خدا ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ قبایى از سندس داشت. وقتى آن را مى پوشید رنگ سبزش به همراه سپیدى رنگ آن حضرت، به وى جلوه خاصى مى بخشید. همچنین نقل شده که آن حضرت لباس سبز را دوست مى داشت.
نیز از ابوالعلاء روایت شده که گفت: دیدم امام صادق ـ علیهالسلام ـ در حال احرام بُردى سبز به تن داشت. مرحوم مجلسى در مرآة العقول بعد از نقل روایت فوق گوید: این عمل امام دلالت بر عدم کراهت، و جواز احرام در رنگ سبز در صورتى که لباس احرام بُرد باشد، مى کند. شاید هم براى بیان اصل جواز باشد.
در حدیث دیگرى است که امیر مؤمنان ـ علیهالسلام ـ حضرت خضر را در حالى که دو برد سبز به تن داشت، مشاهده کرد.
در حدیث جالب دیگر درباره ماجراى ولادت باشکوه حضرت حجت ـ علیهالسلام ـ از زبان حکیمه خاتون آمده است: امام حسن عسکرى ـ علیهالسلام ـ شخصى را با پیغامى نزد من فرستاد که اى عمه! امشب روزهات را نزد من افطار کن که شب نیمه شعبان است و نزدیک است در همین شب فرزندى که کریم است نزد خداى عز و جل و حجت اوست بر مردم ... متولد شود.
جناب حکیمه گوید: وقتى روز سوم از وقتى که حضرت حجت ـ علیهالسلام ـ متولد گشت، شد، شوقم به دیدن ولى الله افزون گردید. لذا براى بازدید رفتم به حضور ایشان. اول به حجرهاى که نرجس خاتون بود، رفتم ... پس سلام کردم بر او و سپس متوجه جانبى از حجره شدم که گهوارهاى در آن جا بود. دیدم روى آن پوششى سبز رنگ است. رفتم به سوى آن گهواره، پوشش سبز رنگ را کنار زدم، دیدم که ولى الله به پشت خوابیده، نه پاهایش را بسته اند و نه دستهاى مبارکش را. چشمهاى خود را گشود و خندید و با من با انگشتان خویش راز گفت. آن جناب را برداشتم و نزدیک دهان خود آوردم که ببوسم، بوى خوشى که تا آن زمان نظیرش را استشمام نکرده بودم، به مشامم رسید. در آن حال امام حسن عسکرى ـ علیهالسلام ـ فرمود: اى عمه! کودکم را بیاور ... .
چنان که ملاحظه مى شود پوشش حضرت حجت ـ علیهالسلام ـ و یا گهواره ایشان سبز رنگ بوده است.
نکته پایانى آن که گرچه رنگ سبز، رنگ پسندیده و نیکویى است ولى برخى فقها استفاده از هر لباس رنگینى را در نماز مکروه و ناشایسته دانسته اند.

پوشش سفید
بىشک بهترین رنگ لباس در اسلام، رنگ سفید است. امام باقر ـ علیهالسلام ـ فرمود: پیامبر ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ فرموده است:
«هیچ رنگى در لباسهایتان بهتر از سفید نیست. از چنین لباسى استفاده و مردگان خویش را با پوشش سفید کفن کنید.»
نیز نقل شده که بیشتر لباسهاى پیامبر ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ به رنگ سفید بود.
پوشیدن لباس سفید در نماز استحباب دارد; بلکه در هر حال استفاده از چنین لباسى سنت است. البته اگر عرف جامعه استفاده از پوشش سفید را براى مثلاً بانوان و دختران در انظار عمومى نادرست بداند، بهره بردارى از آن صحیح نخواهد بود.

پوشش سیاه
در روایات اسلامى در غالب موارد استفاده از پوششهاى سیاه نهى شده است. در روایتى آمده است که از جمله تعالیم امام على ـ علیهالسلام ـ به یارانش این بود: لباس سیاه مپوشید چرا که پوشش فرعون بود. در خبر دیگرى آمده که رسول ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ استفاده از رنگ سیاه را در پوششها ناخوش داشت.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ فرموده است: خداوند به پیامبرى از انبیا وحى کرد که به مؤمنان بگو: لباسهاى دشمنانم را مپوشید و خوردنى هاى آنها را نخورید و راههایى را که آنان مى پیمایند، طى نکنید که دشمنم مى شوید، چنان که آنان هستند.
شیخ صدوق بعد از نقل این خبر مى نویسد: مقصود امام از لباسهاى دشمنان خدا، لباس سیاه است. البته چون در آن زمان شعار و رنگ لباس عباسیان سیاه بود، چنین لباسى لباس دشمنان خدا به شمار مى آمده است.
در تعدادى از روایات، پوشش سیاه به این دلیل که لباس اهل جهنم و زىّ عباسیان بوده، مکروه اعلام شده است. اما در این دوران که رنگ سیاه خصوصیت آن زمان را ندارد، چنین پوششى، لباس دشمنان خدا نیست.
آیتالله شیرازى در این باره گوید: استفاده از لباس سیاه به این دلیل که در عصر حکومت عباسیان شعار آنان بوده، مکروه اعلام شده بود. اما در این زمان اگر این رنگ دیگر این ویژگى را نداشته باشد، پوشیدنش هم کراهتى نخواهد داشت و از جمله لباسهاى دشمنان خدا به شمار نمى آید.
باید توجه داشت که در هر عصرى، شباهت داشتن به کفار و مشرکان تفاوت مى کند و چه بسا در دورهاى استفاده از رنگى خاص و یا فرمى مخصوص از مصادیق شباهت به دشمنان خدا باشد و در عصرى دیگر نباشد.

پوشش سیاه در هنگام نماز
استفاده از پوشش سیاه در هنگام خواندن نماز مکروه است و در این حکم، تفاوتى میان زن و مرد وجود ندارد. حتى استفاده از شب کلاه سیاه هم در نماز نامطلوب است.
روایت است که شخصى از امام صادق ـ علیهالسلام ـ پرسید: آیا مى توانم با شب کلاه سیاه نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: خیر، زیرا سیاه، رنگ لباس دوزخیان است! حتى برخى از فقها گفتهاند که استفاده از شب کلاه سیاه کراهت شدید دارد.

پوشش سیاه در اعمال حج و عمره
بهرهگیرى از رنگ سیاه در لباس احرام خوشایند نیست. حسین بن مختار گوید: از امام صادق ـ علیهالسلام ـ در مورد احرام در پوشش مشکى پرسش کردم. حضرت فرمود:
«در لباس سیاه نباید احرام صورت گیرد و با چنین پوششى نباید میت کفن شود.»
علامه مجلسى بعد از نقل این روایت گوید: شیخ طوسى با توجه به حدیث فوق، احرام را در لباس سیاه حرام دانسته، که البته صحیح نیست، چون مقصود امام تأکید در کراهت استفاده از چنین رنگى است نه حرمت آن. نتیجه آن که از نظر اسلام استفاده از پوشش سیاه در هر حالى ـ چه در انجام عبادتهایى چون نماز و حج و عمره و چه در غیر آن ـ کراهت دارد.

موارد استثنا
در موارد ذیل مىتوان از پوششهاى سیاه استفاده کرد:
ـ کفش; عبا; عمامه; در حال تقیه و ضرورت; در عزادارىها; در مواردى که عرف استفاده از پوشش سیاه را مناسب بداند.

کفش، عبا، عمامه
در مورد عدم کراهت استفاده از کفش و عبا و عمامه سیاه در روایتى به نقل از امام صادق ـ علیهالسلام ـ آمده است:
«رسول گرامى اسلام ـ صلىالله علیه وآله وسلم ـ استفاده از رنگ سیاه را در پوششها ناخوش داشت مگر در سه چیز: در کفش و عبا و عمامه.»
در روایت دیگرى در این باره آمده است:
«با لباس سیاه نماز نخوان، اما استفاده از کفش و عبا و عمامه سیاه اشکالى ندارد.»
البته پیشوایان دینى بهرهگیرى از نعلین سیاه را مکروه دانستهاند; زیرا از جمله پوششهاى جباران به شمار مى آمده است.
بنابراین اگر در زمانى چنین سیرهاى در میان حکام گردنکش و جباران نباشد، استفاده از کفش سفید و یا قرمز بىاشکال خواهد بود. البته حرمت شباهت به کفار و دشمنان اسلام در نوع و فرم و نحوه پوشش تنها در مورد کفش نیست بلکه هر لباسى را شامل مى شود و لذا در هر عصرى استفاده از پوششهاى مخصوص آنان براى مسلمانان ممنوع است. پیشتر ذکر کردیم که حضرت صادق ـ علیهالسلام ـ فرمود: خداوند به پیامبرى از انبیا وحى کرد که به مؤمنان بگو: لباسهاى دشمنانم را نپوشند ... .
بدیهى است که هر شرایط جوى و اقلیمى، نوع خاصى از پوشش را طلب مى کند. داود رقى گوید: به همراه حضرت صادق ـ علیهالسلام ـ به سوى محلى به نام «ینبع» حرکت کردیم. دیدم حضرت کفشهاى قرمز به پا دارد. عرض کردم: قربانت شوم، این کفش سرخ چیست؟ امام فرمود: کفش سفر است که با گل و باران سازگارتر است. عرض کردم: آیا از چنین کفشى استفاده کنم؟ امام فرمود: در سفر، آرى اما در شهر و محل سکونت خود نه و چیزى را همتاى کفش سیاه قرار مده.
مرحوم مجلسى بعد از نقل روایت فوق نوشته است: این حدیث به استحباب پوشیدن کفش سیاه دلالت مى کند و آن را چون عمامه و عبا از حکم کراهت، مستثنا کرده است.

تقیه و ضرورت
از تأکید زیادى که امام صادق ـ علیهالسلام ـ نسبت به پوشیدن کفش سیاه به داود رقى در روایت گذشته فرموده، نکتهاى علاوه بر آنچه گفته شد، به ذهن خطور مىکند و آن رعایت تقیه است. چون در آن اعصار، خفقان شدیدى در شهرهاى اسلامى حاکم بود و شیعیان از سوى خلفاى ستمگر وقت دچار سختترین فشارهاى سیاسى و اقتصادى شده، گاه دستگیر و در زندانهاى مخوف امویان و عباسیان به انواع شکنجهها دچار مىشدند و در بسیارى از موارد نیز به شهادت مىرسیدند.
همین موضوع باعث مىشد که پیشوایان دینى طرفداران خود را ملزم به رعایت تقیه حتى در مورد رنگ لباسها بنمایند تا جان آنان بدون دلیل موجه در معرض آسیبهاى جدى واقع نگردد.
رعایت تقیه که مى توان گفت استفاده بهینه از شرایط موجود در عصر اختناق با تحمل کمترین ضرر و خطر است، توسط پیشوایان و ائمه هدى ـ علیهمالسلام ـ متناسب با شرایط و شؤون رهبرى رعایت مى شد.
براى نمونه ـ در زمینه مورد بحث ـ مى بینیم که امام صادق ـ علیهالسلام ـ در جایى خویش را مجبور دیده که حتى در رنگ پوشش هم جانب تقیه را رعایت کند و از رنگ سیاه که در روش و منش اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ ناپسند محسوب مى گشته، استفاده کند.
داود رقى گوید: شیعیان به طور مکرر از امام صادق ـ علیهالسلام ـ در مورد استفاده از لباس سیاه سؤال مى کردند تا آن که روزى دیدند آن حضرت یکپارچه سیاه پوشیده; هم جبه ایشان سیاه بود و هم شب کلاه و هم کفششان.
داود در ادامه گوید: حتى دیدم که امام جایى از کفش خود را شکافت و فرمود: آگاه باشید که پنبهاش سیاه رنگ است. سپس امام تکهاى از لایه میانى آن را بیرون آورد و به ما نشان داد و به من فرمود: قلبت را سپید و نورانى کن و هر چه مى خواهى بپوش.
شیخ صدوق پس از نقل حدیث فوق گوید: چون امام در نزد دشمنان متهم شده بود که به رنگ سیاه ـ که مورد علاقه و شعار عباسیان بود ـ توجهى نمى کند درصدد برآمد به نهایت درجه ممکن این اتهام را از خود بزداید. ایشان براى این منظور حتى پنبه کفششان را هم به رنگ سیاه درآورده بود.
هر چند شیخ حر عاملى بعد از حکایت سخن شیخ صدوق گوید: با توجه به جمله آخر روایت، مى توان گفت که امام ـ علیهالسلام ـ مىخواسته جواز استفاده از رنگ سیاه را به شیعیان اعلام فرماید و درصدد تقیه نبوده است.
نمونه دیگر از مواردى که در آن امام ـ علیهالسلام ـ جانب تقیه را در مسأله رنگ لباس رعایت فرموده، جریان ذیل است:
حذیفة بن منصور گوید: در محضر امام صادق ـ علیهالسلام ـ در حیره بودم که پیک منصور عباسى از راه رسید و از حضرت خواست پیش خلیفه برود. امام یک بارانى که یک روى آن سیاه و روى دیگرش سفید بود، خواست. آن را پوشید و فرمود: من این بارانى را مى پوشم اما مىدانم لباس اهل جهنم است.
علامه فیض کاشانى در توضیح فرموده امام گوید: حضرت با آن که مى دانست سیاه، رنگ لباس جهنمیان است، اما آن را پوشید، و این براى رعایت تقیه بود. زیرا عباسیان جامه هاى سیاه مى پوشیدند و جز آن رنگ، رنگ دیگرى نظرشان را جلب نمى کرد.

عزادارى
از جمله موارد استثنا شده از کراهت استفاده از لباس مشکى، مراسم عزادارى سید الشهدا ـ علیهالسلام ـ است. شیخ عبدالله مامقانى در این زمینه گوید: کراهت پوشش سیاه، به هنگام برپایى مراسم عزادارى سیدالشهدا ـ علیهالسلام ـ برطرف مىگردد.
مرحوم بحرانى در این باره گوید: بعید نیست که پوشش سیاه در عزادارى امام حسین ـ علیهالسلام ـ از روایتهایى که استفاده از آن را نهى کرده، مستثنا باشد; چون در تعدادى از احادیث به اظهار غم و اندوه امر شده است.
مرحوم مجلسى در جلاء العیون روایتى در تأیید این مطلب ذکر کرده، گفته است: فرزند حضرت سجاد ـ علیهالسلام ـ ; یعنى عمر بن زین العابدین گوید: وقتى جد مظلوم شهیدم کشته شد، زنان بنى هاشم در عزاى آن حضرت لباس سیاه پوشیدند و آن را در گرما و سرما به تن داشتند و امام سجاد ـ علیهالسلام ـ هم در آن ماتم براى آنان غذا تهیه مىفرمود.
البته مرحوم مامقانى و عده زیادى از فقیهان استفاده از لباس سیاه را منحصر به عزاى سید الشهدا ـ علیهالسلام ـ ندانسته و در مورد سایر ائمه هدى ـ علیهمالسلام ـ و حتى مؤمنان و مسلمانان هم جایز دانستهاند. شیخ عبدالله مامقانى در این باره گوید: به نظر من پوشیدن لباس سیاه در عزاى اهل بیت بلکه در غم هر مؤمنى براى رعایت حرمت او از موارد استثنا شده از کراهت است.

منبع:
سایت مرکز اسلامی واشنگتن

 


 
 
 
 

جستجوی واژه ها

 

حضور و غیاب

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

بندگی[49] . خودسازی[46] . زندگی[44] . اخلاق[42] . عرفان[39] . سوال و پاسخ کوتاه[32] . سیاست[29] . نماز[27] . توحید[23] . خودشناسی[21] . اخلاق جنسی[18] . عشق[17] . گناه[16] . ایمان[15] . سوال و پاسخ کوتاه[13] . غفلت[12] . عبادت[11] . دعا[11] . اعتقاد[9] . توبه[8] . شناخت[8] . شیطان[7] . غیبت[7] . علم[7] . دنیا[7] . تربیت[7] . ازدواج[6] . احکام[6] . مذهب[6] . مرگ[6] . سیر و سلوک[6] . ولایت[6] . وظیفه[5] . معنویت[5] . ریا[5] . اجابت دعا[5] . خانواده[5] . توکل[5] . حجاب[5] . جامعه[4] . اخلاص[4] . امام زمان[4] . سلوک[4] . صبر[4] . عاشورا و عزاداری[4] . مراقبه[4] . عقل[4] . نماز شب[4] . نگاه[3] . والدین[3] . نهی از منکر[3] . غزلیات حافظ[3] . عادت[3] . عاشورا[3] . شوخی[3] . شرک[3] . ریاضت[3] . زیارت[3] . دین[3] . رمضان[3] . امید[3] . تبلیغ[3] . تصوف[3] . بصیرت[3] . انقلاب[3] . تفکر[3] . خدا[3] . حوزه و دانشگاه[3] . دروغ[3] . حیا[2] . حب دنیا[2] . حج[2] . خواب[2] . خداشناسی[2] . ارشاد[2] . تقوا[2] . حقوق[2] . چله نشینی[2] . توحیدی[2] . اهل بیت[2] . انتقاد[2] . انسان[2] . پرورش روح[2] . ترس[2] . اخلاق اجتماعی[2] . آخرت[2] . آرامش[2] . رزق و روزی[2] . دینداری[2] . ذکر[2] . رابطه با خدا[2] . زهد[2] . سعادت[2] . شخصیت[2] . شهادت[2] . شهوت[2] . سیر و سلوک[2] . شادی[2] . طلسم[2] . غضب[2] . فحش[2] . فکر[2] . فکر گناه[2] . قرب[2] . عمل[2] . عمل صالح[2] . عزاداری[2] . عزت[2] . گریه[2] . گذشت[2] . گناه و توبه[2] . معاشرت[2] . قلب[2] . کربلا[2] . کمال[2] . گوناگون[2] . هدف[2] . نماز صبح[2] . نفس[2] . مهدویت[2] . مهمانی . موسیقی . موفقیت . مومن . ناامیدی . نامحرم . نبوت . نسبیت . نفاق . نفرت . نفس اماره . نقش زنان . معیشت . مهار نفس . نماز قضا . نماینده،مجلس . همت و اراده . همسر . هنر . هو . هوس . واجب . نوحیدی . نیت . نماز جمعه . وحدت وجود . ورزش . ولایت فقیه . ولایت مداری . یاد خدا . کرامت، شفای بیماران . کربلا، عاشورا . لباس . لذت نماز . لعن . لواط . ماه رجب . مجادله . مجذوب، سالک . محاسبه . محبت . محبوبیت . محیط آلوده . مدپرستی، مدگرایی . کمال-خودشناسی-خودسازی . کینه . کم خوری . قلب سلیم . قهر . قیصر امین پور . کرامت . معرفت . معرفت خدا . معروف،منکر . معصومین . مسافرت . مسلمان واقعی . مصاحبه . گناهان صغیره . گرایش به بدی . گره در کار . عرفان کاذب . عریضه . عشق الهی . عشق مجازی . عصبانی . غذا خوردن . غرور . علم و عمل . عمر . عمره . قرب به خدا . قساوت . قضاوت . قطب . فنای فی الله . فیلم . قبر . قبولی عمل . قدرت . فطرت . فقر . غلفت . غم و غصه . طول عمر . ظرفیت . عاقبت به خیری . عبودیت . عجب و خودپسندی . شیعه . شیعه، شهادت طلبی . صحت عمل . صراط . صفات . صوفیه . طلبگی . طلبه . شادی و نشاط . شانس . سیره ائمه . سیاسی . سید حیدر آملی . سوال و پاسخ کوتاه 21 . شهید،شهادت . شناخت امامان . شخصیت ها . شرک . شکر . شلوار لی . سکس . سکولاریسم . سلامت . سلوک، عرفان، شیعه . سوء عاقبت . زیبایی . سالمندان . سالک، مجذوب . سختی ها . زبان . زنا . رابطه با دختران . رجبعلی خیاط . رحمت . رحمت خدا . دین داری . دین، وحی . خودسازی-رشد- . خودسازی-سیر و سلوک- . رضایت . رضایت خدا . رفاقت . روابط نامشروع . روزه . روشنفکر . آرزو . آرزوی مرگ . آزادی معنوی . ابتلا . آداب سلوک . احترام والدین . احضار ارواح . اخلاق اجماعی . اراده . اراده، گناه . ارامش . انتخاب، مجلس . امامان . امتحان . اعتماد به نفس . اعتکاف . اقتصاد . استجابت . استجابت دعا . استراتژی . اسلام . اسم ذات . اشک . اصولگرایی . تجلی . تجمل گرایی . تصوف و درویشی . تعادل . تغذیه . تفکر . پسر و دختر . پوشش . بصیرت- . بهشت، برزخ . بی نماز . بینش سیاسی . پائولوکوئیلو . پاکی قلب . پرخوابی . انسان، خوب و بد . انرژی . اهل بیت- . اولیای خدا . اینترنت . بخشش گناه . بخل .
 

مشترک شوید